راز کُندی گذر زمان !
راز کُندی گذر زمان !
زمان یا وقت بُعدی است که در آن اتفاقات از گذشته تا به حال و از حال تا آینده رخ میدهند. از نظر واژه شناسی ایرانی، زمان ریشه گرفته از واژه زروان است که الهه زمان در ایران پیش از اسلام بوده.دو دیدگاه گوناگون در تعریف زمان وجود دارد:
1.دیدگاه نخست بیان میکند که زمان قسمتی از ساختارهای اساسی جهان است، بُعدی است که اتفاقات پشت سر هم در آن رخ میدهند. همچنین این دیدگاه بیان میکند که زمان قابل اندازهگیری است. این یک نوع دیدگاه واقع گرایانهاست که آیزاک نیوتن بیان میکند و از این رو گاهی با نام زمان نیوتونی شناخته میشود.
2.در مقابل، دیدگاه دیگری چنین بیان میکند که زمان قسمتی از ساختارهای ذهنی انسان است (همراه فضا و عدد) آن چنانکه ما در ذهن خود رشتهٔ رویدادها را دنبال میکنیم همچنین در ذهن خود برای طول آن اتفاقات کمیتهایی را از قبیل ثانیه، دقیقه و ساعت تعریف میکنیم. تعریف دوم به هیچ هویت مستقلی برای زمان اشاره نمیکند که اتفاقات درون آن رخ دهد. این دیدگاه حاصل کار گوتفرید لایبنیتس و امانوئلل کانت میباشد که زمان را قابل اندازهگیری نمیداند و میگوید تمام اندازهها در سیستم ذهنی بشر رخ میدهد.
3.و تعریف سوم نیز زمان سرعت تحلیل ذهن ماست.
به طور کلی در فیزیک زمان و فضا به عنوان کمیتهای بنیادی بهشمار میآیند و امکان بیان تعریفی دقیق برای آنها در قالب دیگر کمیتها نیست به این خاطر که بقیه کمیتها همچون سرعت، نیرو و انرژی همگی به وسیله این دو کمیت تعریف شدهاند. داود بن محمود قیصری، در سده هشتم هجری و در رساله «معمای زمان» مینویسد که «زمان نه آغازی دارد و نه پایانی. زمان، قابل تقسیم نیست و آنچه که ما آنرا بخش میکنیم تنها در پندار ماست. از یک منظر زمان را با ارزش تر ازپول و طلا دانستهاند، چرا که پول و طلای از دست رفته را میتوان به دست آورد ولی زمان از دست رفته را هرگز نمیتوان به دست آورد.
راز گذر کُند زمان
این موضوع که مغز چگونه زمان را درک میکند، تا به حال ناشناخته مانده است. بارها برای همهٔ انسانها پیش آمده که در بعضی لحظات زندگی، زمان به کندی میگذرد و به اصطلاح کش میآید. اکنون نتایج یک پژوهش نشان میدهد که در مغز ما مسیرهای ویژهای از سلولهای عصبی وجود دارد که با استفاده از آنها، میتوانیم گذشت ثانیهها را حس کنیم. در پژوهش انجامشده، پژوهشگران برای داوطلبان نورهایی مانند فلش و بوقهایی ممتد را پخش کردند. سپس زمان این نورها و صداها را به تدریج اضافه کردند. نتیجه به دست آمده نشان میدهد که افزایش تدریجی باعث کش آمدن زمان میشد و تخمینها طولانیتر بود. اما وقتی که این دو عامل به صورت ناگهانی زیاد شدند، تخمینها رنگ و بوی واقعیت به خودشان گرفتند. به این ترتیب به نظر میرسد انتظار باعث کشآمدن زمان میشود.
اما بیش از همه اینها شما در مواقع استرس و حساسیت احساس می کنید زمان به شدت با کندی گذر می کنند دلیل مهم آنهم اینست که احساس می کنید که چیزهایی را که میخواهید انجام دهید را نمی توانید!