مشکلات و موانع نشر در ایران
مشکلات و موانع نشر در ایران
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
موانع و مشکلات نشر کتاب در ايران متفاوت از موانع و مشکلات کشورهای جهان سوم ندارد. مسائلی که اين گونه کشورها در زمينه اجتماعی، اقتصادی، سياسی و فرهنگی با آنها روبرو هستند ، نوعأ مشترک است البته ترکيب مسائل و مشکلات هر کشوری خاص خود همان کشور است و ايران نيز از اين قاعده مستثنا نيست. موانع و مشکلات در نشر به دو دوره ( تا سال 1357 و پس از سال 1357) تقسيم می شود .
موانع و مشکلات تا سال 1357: کارشناسان وصاحب نظران نشر کتاب در ايران از ديرباز بر اين عقيده بودند که اين فعاليت (نشر) در ايران با مشکل و بحران روبرو ست و مسائل فرهنگی، آموزشی و اجتماعی_سياسی را مانع های عمده نشر کتاب در ايران ميدانستند. الف-ضعف فرهنگی 1)سطح فرهنگی اين گروه در نتیجه سستی پشتوانه فرهنگ عمومی پايِِين است. 2)کمبود امکانات کافی و متناسب با نيروی بالقوه آنها برای رشد و بالندگی ذهنی. ب-ضعف اقتصادی عدم برخورداری از حقوق مادی در نتيجه، عدم رعايت اين حقوق از سوی ناشران، نبود قوانين لازم برای دفاع از اين حقوق، حتی نبود قراردادهای منصفانه استاندارد. ج-ضعف اجتماعی 1)عدم برخورداری از فضای باز سياسی- اجتماعی، که نقش بازدارنده قاطعی در راه شکوفايی آزادی و اعتلای فکری و هنری دارد. 2-عدم برخورداری از حيثيت و منزلت اجتماعی شايسته.
مشکلات اصلی نشر کتاب در ايران تا سال 57: 1) گرانی قيمت کتاب نسبت به متوسط درآمد افراد؛ 2) عدم توسعه کتابخانه های عمومی؛ 3) بی توجهی به حقوق مولفان و مترجمان ؛ 4) کمی تنوع کتاب ؛ 5) نارسايی سرمايه گذاری ناشران ؛ 6) نبودن طرح و برنامه جامع نشر؛ 7) بی توجهی و کم توجهی خوانندگان به کتاب و پایین بودن تیراژ کتاب ؛ 8) نبودن نويسندگان و مترجمان حرفه ای؛ 9) سانسور و مداخله های بی رویه و بی حساب و کتاب دولت به استثنای بعضی دوره های کوتاه سیاسی؛ 10) ضعف های عمومی فرهنگ نشر و نداشتن توان آینده نگری و قدرت محاسبه و...
در سال 1345 مطالعه جدی تری درباره نشر کتاب انجام گرفت . شائول بخّاش در مقاله ای مشکلات و موانع نشر را اين گونه به شرح زير نام برد:
1) پايين بودن شمارگان کتاب ؛ 2) کندی سرعت فروش ؛ 3) نقص نظام آموزشی کشور، عدم اعتنای اين نظام به مطالعه و پرهيز از بحث و گفتگو ؛ 4) اعتياد بی زحمت مردم به تلويزيون ؛ 5) سانسورو روشن نبودن تکليف ناشران با دستگاه دولتی مسئول سانسور؛ 6) نارسايی شبکه پخش کتاب چه از راه فروش مستقيم ، چه به شيوه ی امانی و راه مبادله؛ 7) بالا رفتن هزينه چاپ و قيمت کاغذ و دستمزد مؤلفان در نتيجه، بالا رفتن قيمت کتاب .
موانع ومشکلات پس از سال 1357:
• با آغاز جنبش های انقلابی در نيمه 1350، بازار کتاب در ايران دگرگون شد و بر نشر کتاب تاثير گذاشت. جنبشهای اجتماعی_ سياسی هيچ گاه با جنبشهای فرهنگی جدا نيست. با شروع جنبشهای اجتماعی ، مردم علاقمند به کتابهايی رو آوردند که به گمان آنها به پرسشها پاسخ ميگفت، راه حل و عمل نشان می داد. با حرکتهای انقلابی ، نظارت دولت بر کتاب، و اعمال سانسور کاهش يافت تا جايی که هر کتابی که تقاضای عمومی خواستار انتشار آن بود، منتشر ، پخش و فروخته می شد.
وضعيت نشر کتاب در دهه 60:
تب و تاب جامعه فرو کش کرد و عده ای که يکباره به خواندن کتاب روآورده بودند، يکباره نيز از کتاب روگرداندند ؛ گروه های سياسی از عرصه سياست عملی بيرون رفتند، فعاليت های انتشاراتی شان فروکش کرد ؛ توان فنی چاپ و نشر کشور کاهش يافت ؛ دولت در وضعيتی نبود که بتوند برای نشر کتاب به سياست گذاری، برنامه ريزی و سازماندهی مؤثر بپردازد ؛ درآمد بخشهايی از مردم کاهش يافت و طبعا بر بودجه فرهنگی شان تاثير منفی گذاشت ؛ آسيب ديدن چرخه طبيعی نشر کتاب موجب شد که بازاری ناسالم ، غيرطبيعی و آلوده به سودجويی و منفعت طلبی آنی شکل بگيرد و کتابهای غيرمستند، ترجمه های بد، ويرايش نشده و بی ارزش به بازار کتاب سرازير شد.
مشکلات فنی نشرکتاب در دهه60:
• ماشين آلات چاپ فرسوده شده بود و بازده آنها مدام پاِيين می آمد ؛ • ايران از تحولات جديد درصنعت ماشين آلات چاپی دور مانده بود ؛ • تامين لوازم يدکی مشکل و گران شده بود ؛ • در داخل برای ايجاد و توسعه صنعت چاپ سرمايه گذاری نمي شد ؛ • متخصص، کارگر فنی و کارشناس به تعداد کافی تربيت نمی شد و برنامه های آموزشی در اين زمينه ناقص و ناکارآمد بود.
وضعیت نشر در سالهای(81-76)
• از سال 1386 تاکنون وضعیت نشر کتاب در مقایسه با دورههای قبلی از وضعیت بهتری برخوردار بوده و میانگین نرخ رشدی برابر با 12 درصد داشته است.مهمترین ویژگی این دوره، افزایش نرخ رشد فوق العاده نشر کتب جغرافیا و تاریخ میباشد که برعکس رشد منفی سالهای 75-68،در این دوره منانگین نرخ رشدی حدود 15 درصد را به خود اختصاص داده است. از دیگر ویژگی این دوره افزایش نرخ رشد نشر کتاب در رده «علوم علمی»است که از 8 درصد در دورهء قبلی به 13 درصد ارتقاء یافته است.در این دوره سهم ردههای«فلسفه روانشناسی» و «هنر»و «ادبیات»از مجموع تعداد کتب منتشره کاهش یافته و رشد منفی داشته است اما در ردهء«علوم اجتماعی»وضعیت نسبتا بهتر بوده است.
به طورکلی موانع نشر در ايران :
- حاکم نبودن سياست مشخص و برنامه های سنجيده کوتاه مدت، ميان مدت ، و بلند مدت بر نشر کتاب در ايران؛
- مديريِت ناکارآمد، مديريتی که از امکانات موجود به نحو احسن بهره برداری نمی کند و ابتکار، نوآوری، آينده نگری و قدرت جذب ندارد ؛
- کمبود نيروهای فنی _ تخصصی در نشر کتاب ؛
- نامشخص بودن جايگاه کتاب در جامعه، که جلوه ظاهری آن مطالعه نکردن، روی نياوردن به کتابخانه ها و قرار ندادن کتاب در متن زندگی و کار است ؛
- کمی سرمايه مادی، عدم مشارکت بانکها و سازمانها و افراد سرمايه گذار در کار کتاب و نشر؛
- کمبود وسایل و امکانات فنی چاپ و نشر، ناکارامدی، فرسودگی دستگاه ها و ابزارهای چاپ ؛
- کمبود و گرانی مواد و مصالح چاپ و نشر و وابستگی کشور در اين حيث به بازارهای متغيير و پرنوسان و بويژه مشکل کاغذ و فيلم و مانند آن ؛
نتيجه گيری...
راه حل هايی برای از ميان برداشتن موانع نشر در ايران
- پديد آورندگان بيشتر پديدآورند(نوشتن)
- ناشران بيشتر منتشر کنند( منتشر کردن) ؛
- خوانندگان بيشتر بخوانند (خواندن)
هر سياست و برنامه ای که بتواند اين سه فعاليت را در نظر بگيرد و وسعت دهد، مطمئنا در راه برطرف کردن مشکلات نشر در ايران و ايجاد آينده ای اميد بخش گام نهاده است. و دست يافتن به چنين رهيافتی، به تحولی در نگرش سياستگذاران، برنامه ريزان و مجريان امور فرهنگی و نشر دارد.